ریحانهریحانه، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره
یگانهیگانه، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه سن داره

ریحانه و یگانه دخترای مامان

تولد یگانه

دو روز پیش تولد یگانه بود.یک تولد کوچیک چهار نفری خودمون گرفتیم.براش تزیین هم کردیم.کیک گرفتیم و خیلی خودمونی جشن گرفتیم.چون تولد هر دو تا دخترا تقریبا نزدیک هم شده میخوام تولدشون رو با هم بگیرم.یک سال در سالروز تولد یگانه یک سال درسالروز تولد ریحانه.به همین دلیل انشاالله در 21 شهریور(سالروزتولد ریحانه) یک جشن مفصل براشون میگیریم. دیگه نمیتونم نوشتن رو ادامه بدم چون یگانه تو بغلم نشسته و نمیذاره راحت تایپ کنم.فکر کنم خوابش میاد و از اینکه من دو ساعتی میشه پای کامپیتر نشستم کلافه شده.البته این دو ساعت هم وبلاگشون رو با اعمال شاقه به روز کردم.خدا میدونه دوباره کی بیام تو وبلاگشون و...
12 مرداد 1393

عکس

    بچه ها و بابا حسن-روستای ویلایی بیله درق(ویلا دره)-سرعین هوا خنک بود. ...
12 مرداد 1393

تابستان93-سفر-عکس

از وقتی که ریحانه جانم تعطیل شده دیگه وقت نکردم بیام مطلبی برای دخترام بنویسم.واقعا مامانها همیشه کار دارند.بعد از تعطیلی مدرسه ها برای یک سفر چند روزه برنامه ریزی کردیم.از نهم خرداد حرکت کردیم به سمت شهر های شمالی.مقصد نهایی سرعین اردبیل بود.دو روزی تو راه بودیم.تفریحی تا سرعین رفتیم.مسیر را اینجوری رفتیم:رشت-بندر انزلی-آستارا-اردبیل-سرعین.ریحانه در طول راه از شهرها میپرسید که اسم این شهر چیه و خلاصه کلی سوال.پنج روزی در سفر بودیم وخیلی خوش گذشت.به خصوص بچه ها لب دریا با ماسه بازی و آب بازی خیلی خوش گذروندند.البته ریحانه و یگانه  من علاقه زیادی به ماسه بازی دارند و تمام سر و رویشان وحتی توی گوششون ماسه میره.حالا چند تا از عکسهاشو...
12 مرداد 1393
1